شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

توریستی و گردشگری

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

جاذبه های گردشگری هامبورگ

هامبورگ (آلمانی: Hamburg)، دومین شهر بزرگ آلمان و همچنین هشتمین در اتحادیه اروپا است. هامبورگ سومین بندر بزرگ در اروپا بعد از آنتورپ و روتردام است. هامبورگ یک شهر ایالتی است، یعنی یکی از شانزده ایالت آلمان نیز به‌شمار می‌آید.

بندر هامبورگ با مساحت ۷۲۰۰ هکتار، یک دهم کل مساحت هامبورگ را در بر می گیرد و به عنوان دروازه ی آلمان شناخته می شود. این بندر بعد از بندر رتردام، دومین بندر بزرگ در اروپا و دهمین بندر بزرگ در جهان می باشد و ۹۵۰ بندر در ۱۷۸ کشور را به هم وصل می کند.

بندر هامبورگ واقع در قلب شهر، در شمال آلمان و در مجاورت رودخانه ی الب و آلستر، نزدیک دریای شمال قرار گرفته و ارمغان های بسیاری برای کشور آلمان و همینطور اروپا به همراه داشته است و قرن های متوالی به عنوان بندر اصلی اروپای مرکزی محسوب می شد.

این بندر بزرگترین بندر واردات قهوه، بزرگ ترین بازار مواد خام داروسازی در اروپا، یکی از مراکز پیشتاز دنیا در زمینه ی بار زدن و انتقال دریایی کالاهایی مانند قهوه، کاکائو و ادویه جات در دنیا محسوب می شود و ۱۵۶۰۰ فرد در کلان شهر هامبورگ به طور مستقیم و غیر مستقیم به عملکرد بندر وابسته هستند. ساختمان‌های بلند و آجری این منطقه در گذشته برای نگهداری و ذخیره‌ی تنباکو، قهوه، خشکبار و ادویه مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

قایق سواری در این بندر یکی از جذاب ترین و بهترین تفریحاتی است که می توانید در هامبورگ تجربه کنید. برای گشت و گذار با قایق در این بندر، تورهای زیادی برگزار می شود.

بندر هامبورگ میزبان مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری این شهر است ودیدن این بندر شاید مهم ترین اتفاق سفرتان باشد. در اینجا شما با صنعت کشتی سازی و موقعیت تجاری مهم این شهر در تاریخ آشنا می شوید.

غروب ها می توانید در کافه های دنج کنار آب بنشینید و قایق ها، کشتی ها و دوچرخه سوارها را تماشا کنید. همچنین از بازار ماهی آن که ۳۰۰ سال قدمت دارد هم بازدید کنید.

در این بندر مسیر پیاده روی زیبایی وجود دارد که منطقه ی قدیمی و قرن نوزدهمی را در برمی گیرد و پلی ۳٫۹ کیلومتری روی بندرگاه می باشد که از دیگر جاذبه های اینجا محسوب می شود.

مراکز خرید هامبورگ

درباره هامبورگ و مراکز خرید می توان گفت که بهترین مراکز خرید هامبورگ، نزدیک ایستگاه مرکزی قطار به سمت ساختمان شهرداری واقع اند. اصلی ترین مرکز خرید هامبورگ، خیابان مونکبرگ، واقع در مرکز شهر است. خیابان اشپیتالر، کنار خیابان مونکبرگ نیز از دیگر مراکز خرید هامبورگ است. در قسمت غربی شهرداری به سمت گنزه مارکت، فروشگاه های بسیاری واقعند. پاساژ اروپا نزدیک شهرداری، کنار دریاچه ی آلستر، مرکز خرید زیبایی است که به تازگی ساخته شده. شانسن فیرتل، بوتیک های مد روز و شیکی دارد. که گردشگران تور اروپا را به خود جذب می کند.

مکان های دیدنی هامبورگ

اگر چه شهر هامبورگ را عموما شهر جهان گردپسندی نمی دانند؛ ولی افراد بسیاری با استفاده از تور آلمان و تور اروپا و تور هامبورگ به این شهر سفر می کنند که نقش مهمی در اقتصاد آن دارند. این شهر، بالاترین رشد جذب جهان گردشگر را در آلمان دارد. درباره هامبورگ و بهترین زمان برای رفتن به هامبورگ، بهار و تابستان است. هامبورگ، علاوه بر داشتن مکان های زیبا و تاریخی، برای جهان گردان، جاذبه های دیگری دارد؛ مثل برنامه های موسیقی، مسابقات ورزشی، همایشی ها و نمایشگاه ها که سالانه علاقمندان زیادی را به خود جذب می کند. حدود ۸۰ درصد گردشگران آلمانی و بقیه، بیشتر از کشورهای اروپایی، به ویژه انگلستان، سوئد، دانمارک و سوییس هستند.

موزه های هامبورگ

حدود هشتاد موزه در هامبورگ وجود دارد که مشهورترین و معروفترین آنها عبارتند از:

موزه آلتونا

این موزه به تاریخ فرهنگی شمال آلمان و هامبورگ اختصاص دارد.

بالین اشتاد

این موزه در سال ۱۸۹۲ تحت نظارت آلبرت بالین ساخته شده و موضوع آن، مهاجرت پنج میلیون نفر از فصل راه هامبورگ به آمریکاست.

موزه دویچه سول

این موزه که ساختمانهای آجری زیبایی دارد، محل دفاتر فرش و قالی است.

کونست هاله

این موزه، مجموعه ای مهم است از نقاشی های قرن نوزدهم؛ با آثاری مناسلی و سایر هنرهای مدرن.

موزه ی ارتباطات

این موزه، محلی نمایشگاه های خاصی و دایمی و نیز سخنرانی ها، تور راهنما، نمایش فیلم، کارگاه کودکان و جشنواره ای مختلف است.یکی دیگر از دیدنی های این شهر است که درباره هامبورگ و دیدنی های آن می توان اشاره کرد.

موزه ی هنر و طراحی

این موزه مرکز مهم هنرهای کاربردی و طراحی است. مجموعه های این موزه، از اثار اروپایی، قرون وسطایی و اثار مربوط به خاور دور با بهترین کیفیت تشکیل شده است؛ از دنیای کهن تا جهان امروز. موزه در یک کاخ قرن هجدهمی با سقف های زیبا واقع است.

موزه ی تاریخ هامبورگ

تاریخچه ی شهر است و زندگی قدیم مردم هامبورگ و توسعه ی بندر شهر را به وسیله ی ماکت مجسم می کند.

موزه ی نژاد پرستی

در سال ۱۸۷۹ تاسیس شده است و در سال ۱۹۱۵ به ساختمان کنونی آن انتقال یافته است.

موزه ی ادویه

این موزه تنها موزه ی ادویه جهان است.

مساجد ، کلیسا ها و اماکن مذهبی هامبورگ مرکز اسلامی و مسجد امام علی(ع)

بزرگ ترین مسجد هامبورگ و مرکز دینی و فرهنگی جامعه ی بزرگ ایرانیان به هامبورگ است. این مسجد از زمان تاسیس در دهه ی ۱۹۵۰، نقش مهمی در زندگی روزمره ی دینی و سیاسی ایرانیان بازی داشته است. این مسجد زیبا به همت «آیت الله بروجردی» در یکی از بهترین محله های هامبورگ، کنار دریاچه ی آلستر بنا مسجد أمام علی(ع)، چند مسجد دیگر شده است. علاوه هم اقوام مختلف در شهر بنا کرده اند و البته مسجد امام علی(ع) مهم ترین، زیباترین و بزرگترین آنهاست. هامبورگ یک شهر پروتستانی لوتری است؛ اما به دلیاقامت گروه های مختلف قومی در این شهر بندری، همه گوذ پرستشگاهی در آن یافت می شود.

کلیسای سنت میشل

این کلیسا یکی از پنج کلیسای اصلی پروتستان های هامبورگ و مشهورترین کلیسای این شهر است. سنت میشل به قدیس بزرگ، مایکل اختصاص مرکز اسلامی و مسجد امام علی(ع): بزرگترین مسجد دارد و یک مجسمه ی بزرگ برنزی، بالای کلیسا قرار دارد پیروزی قدیسی را بر شیطان نشان میدهد. این کلیسای مناره ی باروک به بلندی ۱۳۲ متر با روکشی از مس دارد.

کلیسای سنت پیتر

درباره هامبورگ و کلیسا ها می توان به قدیمی ترین کلیسا و بلندترین نقطه ی هامبورگ با ارتفاع ۱۲۳ متر در منطقه ی قدیمی شهر است، اشاره کرد که ۵۴۴ پله برای بالا رفتن از برج دارد که قدمتش به قرن یازدهم برمی گردد.

کلیسای سنت نیکولا

این کلیسا سابقا یکی از پنج کلیسای لوتری هامبورگ بود؛ ولی امروزه تقریبا ویران شده و بقایای آن به عنوان یک اثر معماری مهم برجسته و بنای یادبود به شمار می رود. سنت نیکولا با ارتفاع ۱۴۷ متر از سال ۱۸۷۴ تا ۱۸۷۶، بلندترین ساختمان جهان بوده و هنوز هم دومین ساختمان بلند هامبورگ است.

کلیسای سنت جاکوب

این کلیسا یکی از پنج کلیسای لوتری اصلی هامبورگ و در قرن سیزدهم ساخته شده است. کلیسا در مرکز شهر واقع شده و برجی به ارتفاع ۱۲۵ متر دارد. ارگ مشهور آرپ شنیتگر که بزرگترین ارگ باروک در اروپای شمالی است، از سال ۱۶۹۳ در ان قرار دارد.

کلیسای فلوس شیفر

این کلیسا، تنھا کلیسایی دوران روتنبرگ سورت آلمان است.که بازدید کنندگان تور آلمان از آن دیدن می کنند.

جشنواره ها و مراسم خاص در هامبورگ مراسم ورزشی هامبورگ مراسم ورزشی ماراتون هامبورگ در آوریل (فروردین) یک دوره مسابقات استادان تنیس در روتنبائم، در ماه جولای مسابقه ی دوی اچ اس اچ نورد بانک، در ماه می (اردیبهشت) هاکی استادان هامبورگ مسابقه چهار کشور است در آگوست (مرداد) مسابقه قایق اژدها در آگوست (مرداد) سایکلسیکس، مسابقه دوچرخه سواری در آگوست (مرداد) جشنواره های فیلم هامبورگ جشنواره ی فیلم هامبورگ در سپتامبر (شهریور) جشنواره ی فیلم تخیلی در اوریل (فروردین) جشنواره ی فیلم کورزدر جون (خرداد)، جشنواره بین المللی جشنواره ی روزهای آمریکای لاتین در سپتامبر (آذر) جشنواره ی روزهای اسپانیایی در جولای (تیر) نمایشگاه ها و برنامه های هنری هامبورگ جشنواره ی بین المللی آتش بازی در آگوست (مرداد) جشنواره ی شکوفه های گیلاس ژاپن در می (اردیبهشت) که جشنواره ی فرهنگ و آتش بازی های مشهور ژاپنی است. موسیقی هامبورگ فلیتینزل فست، برنامه های موسیقی فضای باز با هنرمندان بین المللی، در جولای (تیر) شلاگرموو، نمایشی موسیقی دهه های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ المان که در جولای (تیر) برپا می شود. جشنواره های خیابانی و سرگرم کننده هامبورگ نمایشگاه آلستر، در اولین آخر هفته ی سپتامبر (شهریور) برگزار می گردد هامبورگردم، نمایشگاهی از بزرگترین سرگرمی های هامبورگ و سه بار در سال، بهار، تابستان و اوایل زمستان برگزار می شود. هافنگبور تاگ، روز تولد بند هامبورگ است که در ماه می (اردیبهشت)، جشن گرفته می شود.

جاذبه های گردشگری هامبورگ


پل وکیو فلورانس در ایتالیا

پونته وکیو (Ponte Vecchio) در فلورانس ایتالیا قرار دارد. این پل نمادین از روی رودخانه Arno گذشته و یکی از مشهورترین مناطق دیدنی فلورانس است. ابتدایی‌ترین سند ثبت شده مربوط به این پل، به سال ۹۹۶ بر می‌گردد، اما باور مردم بر این است که اولین پل در این نقطه در زمان رومی‌ها ساخته شده است. این پل بعد از این که چندین بار توسط سیل تخریب شد، دوباره بازسازی شده است.

در قرن شانزدهم اولین هنر-تاریخ شناس دنیا «گیورگی واساری» (که مسئول ساخته شدن یکی از راهرو‌های رو پل نیز می‌باشد) طراحی و ساخت پل قدیمی را به «تادیو گادی» یکی از شاگردان «گیوتو» نسبت داد. با این حال دلیل محکمی برای اثبات این تئوری وجود ندارد؛ علاوه‌بر اینکه واساری نیز همیشه آدم دقیقی نبود. شخص دیگری که نامش با ساخت این پل گره خورده است «نردی دی فیوراوانتی» است اما درمورد او نیز دلایل قدرتمندی وجود ندارد و شواهد جدیدتر مسیر دیگری را در راه ساخته شدن این پل نشان می‌دهند.

کمی پایین تر از این پل، پل دیگری بنام «پونته آلا کارایا» وجود دارد که در سال ۱۳۳۳ این پل نیز تخریب شد، «فرا گیووانی» که یکی از مسیحیان مذهب دومینیک بود طراحی و ساخت دوباره این پل را برعهده گرفت و این کار را بین سال های ۱۳۳۴-۱۳۳۷ به اتمام رساند. افراد مذهب دومینیک در حیطه‌ی ساخت سازه‌های بزرگ و مهندسی تبحر خاصی داشتند، به طوری که به نظر می‌رسد آنها اولین کسانی بودند که از واژه‌ی «آرشیتکت» استفاده کردند. طراحی‌های بی‌پروا و خاص در ساخت پل قدیمی که نظایر آن را می‌توان در پل پونته آلا کارایا نیز مشاهده کرد اثباتی است بر اینکه گیووانی در طراحی آن دخالت داشته است. احتمال اینکه این پل طراحی «داکمپی» باشد نیز با توجه به اینکه او تنها سه ماه پس از اتمام ساخت پل از دنیا رفت بعید به نظر می‌رسد.

در ابتدا مغازه‌ها و خانه‌های روی این پل توسط قصاب‌ها اشغال شده بود. اما آن‌ها بعدا توسط خانواده Medici که Vasari Corridor را ساخته بودند بیرون انداخته شدند. طلافروشان کسب و کار خود را روی این پل به راه انداختند و در نتیجه اعتبار و جایگاه پونته وکیو را بالا بردند. امروزه این پل محل کار جواهرسازان فلورانسی و تاجران آثار هنری است. این پل همچنین مکانی عالی برای خرید سوغات در فلورانس در زمان بازدید از ایتالیا است.

وضعیت و ظاهر کنونی پونته وکیو، به سال ۱۳۴۵ میلادی بازمی گردد. جورجیو واساری، در کتابش به نام زندگانی موفق ترین نقاشان، مجسمه سازان و معماران ایتالیایی اظهار می کند که بازسازی مجدد این پل بعد از سیلاب سال ۱۳۳۳ به تادو گادی نسبت می دهند. به منزله نگه داشت یادبود حادثه سیلاب، یک ساعت خورشیدی در آن سال روی پل نصب گشت و هنوز این ساعت خورشیدی در بام مغازه ایی که در همسایگی بنای سلینی قرار دارد، قابل رویت است. نوشته ایی که روی پایه ی این ساعت خورشیدی حک شده است، توصیف گر این حادثه دهشتناک است که وحشت مردم فلورانس را مثل سیلاب سال ۱۹۶۶ به شدت برانگیخت.

یکی از دلایل اصلی ساخت پل وکیو استفاده از آن به عنوان یک ساختار دفاعی بود. در ایتالیای قرون وسطی استفاده از رودخانه برای اجرای حمله‌ای سریع، یک تاکتیک بسیار مهم نظامی بود و با توجه به اینکه فلورانس به وسیله‌ی دیوار احاطه شده بود این احتمال وجود داشت که دشمن به وسیله‌ی رود آرنو وارد شهر شود. پل وکیو نظیر دیگر پل‌های این رودخانه چهار برج نگهبانی داشت که بر روی دو سر ورودی و خروجی آن استقرار داشتند و دیوارهایی بلند تمام آن را در بر می‌گرفتند که تنها قسمتی از آن به دلایل عبور و مرور برداشته شد. «برج مانلی» در جنوب پل تنها نقطه‌ی کاملاً مشخص از این استحکامات است که امروزه نیز می‌توان آن را مشاهده کرد؛ با این حال تصاویری کامل از این پل در کتب قرن پانزدهمی وجود دارد. با وجود اینکه پل‌های زیادی در فلورانس وجود دارند، هیچ یک از این پل‌ها اهمیت استراتژیک پل وکیو را نداشتند.

برای بازگشت هزینه‌ای که در ساخت این پل استفاده شده بود، مدتی پس از اتمام آن ۴۶ مغازه‌ی روی آن اجاره داده شد. در نسخه‌ی قبلی پل که به وسیله‌ی سیل نابود شد، مغازه‌ها از چوب ساخته شدند و همواره احتمال آتش سوزی می‌رفت، به همین علت در ساخت پل جدید این مغازه‌ها را از سنگ ساختند. در ابتدا مغازه‌های مختلفی روی پل قرار داشتند اما در سال ۱۴۴۲ دولت فلورانس این مغازه‌ها را تنها به قصابی‌ها اجاره می‌داد. در ابتدا کنترل پل برعهده‌ی گروهی به نام «ناخدایان پل» بود ولی در سال ۱۴۹۵ دولت در اشتباهی بزرگ تعداد زیادی از این مغازه‌ها را به فروش رساند که باعث شد پل به مکانی کثیف و زشت تبدیل شود.

صاحبان مغازه‌ها شروع به تغییر دادن قسمتی از پل کردند و تا اواخر قرن شانزدهم قسمت‌های زیادی از پل تغییر کرد، دیوار‌های قلعه‌مانند از بین رفت و پنجره‌های زیادی روی پل درست شد؛ در نهایت در قرن هفدهم بود که پل شکل امروزی را به خود گرفت. به هرحال با وجود ظاهر زیبای امروزی پل، دولت فلورانس در آن زمان قصد نداشت که پل تغییر شکل پیدا کند.

در مرکز پل، نیم تنه بن ونوتو سلینی که معروفترین زرگر فلورانس آن زمان بوده است، قرار دارد. البته این مجسمه، در سال ۱۹۰۱ در این مکان قرار داده شد. مثل بسیاری از هنرمندان عصر رنسانس، که شامل دانته نیز می شود، سلینی فردی بسیار مشتاق و پرشور بود. وی در بسیاری از منازعات و درگیریهای آن زمان حضور بسیار پر رنگی داشت و در پایان بوسیله سیستم قضایی آن زمان شهر فلورانس به دار مجازات آویخته شد. از آثار بیادماندنی و معروف وی، در کنار آثاری که از طلا ساخته شده اند، می توان به مجسمه پرسئوس با سری از الاهه به نام مدوسا نام برد. نیز از شرح حال نویسی شخصی خودش که به «زندگی» معروف است هم اشاره کرد. پونته وکیو تنها پلی در شهر فلورانس است که در طول جنگ دوم جهانی از بین نرفت. به احتمال بسیار زیاد می توان اذعان کرد که پل پونته وکیو، قدیمی ترین پل جهان است. پونته وکیو، شاهکاری از هنر و معماری است.

پل Vecchio یکی از محبوب‌ترین مناطق دیدنی فلورانس است. این پل هم از نطر تاریخی و هم از نظر معماری و بنایش اهمیتی ویژه دارد. تمام طول سال برای رفتن به این پل مناسب است. پل Vecchio و گذرگاه Vasari، سالن شهر فلورانس یعنی Palazzo Vecchio را به Palazzo Pitti متصل می‌کنند. در تور ایتالیا می‌توانید در مسیر پیاده‌رویتان در خیابان‌های قدیمی و زیبای فلورانس به این پل برسید.

پل وکیو فلورانس در ایتالیا


کشتی یونانی

در غرب جزيره يك كشتي عظيم‌الجثه در سواحل نيلگون كيش جا خوش كرده است كه به كشتي يوناني معروف است. در يكي از روزهاي گرم تابستان سال ۱۳۴۵، بوميان جزيره كيش ناگهان كشتي عظيم‌الجثه‌اي را كه در نزديكي روستاي باغو به گل نشسته بود، ديدند. هنوز پس از گذشت سال‌ها دليل به گل نشستن اين كشتي در پس پرده‌اي از ابهام است اما گفته مي‌شود به علت مه آلود بودن هوا و نبودن فانوس دريايي در سواحل جزيره كيش اين اتفاق روي‌ داده است.

آنچه که به عنوان کشتی یونانی می شناسیم، کشتی به گل نشسته ایست که در ۴ مرداد ۱۳۴۵ در نزدیکی روستای باغو از حرکت ایستاد و برای همیشه در آب های خلیج فارس ماندگار شد. این کشتی انبوهی از ذخایر نفتی را در خود داشت و دارای ارزش بسیاری بود. خدمه مجبور به ترک کشتی شدند و بار آن نیز تخلیه شد. تلاش های بسیاری برای بیرون کشیدن کشتی از آب انجام دادند اما بعد از گذشت هشتاد روز و تلاشِ بی پایان یدک کش هلندی به نام اورینکو، هیچ نتیجه ای حاصل نشد. در نهایت کشتی همان جا باقی ماند چرا که هزینه سرسام آور برای حفظ آن اصلا مقرون به صرفه نبود. هیچ کس تا به امروز نتوانسته دلیل به گل نشستن این کشتی را کشف کند و این بخش از سرنوشت آن هنوز در هاله ای از ابهام است.

بومیان جزیره می گویند که یونانی ها پس از ترکِ کشتی آن را آتش زده و شاهد سوختن آن بوده اند. این روایت می تواند درست باشد چرا که امروزه هیچ عنصر غیر فولادی در بدنه و عرشه کشتی به چشم نمی خورد.

امروزه این لاشه به جا مانده از تاریخ، در میان بومی ها به عروس یونانی شهرت یافته و به یکی از دیدنی های جزیره کیش تبدیل شده است. با وجود آن که کشتی یونانی در سکوتی عمیق فرورفته اما گذشته آن حرف های زیادی برای گفتن دارد که در ادامه به آن ها می پردازیم.

اين كشتي در سال ۱۳۲۲ شمسي توسط شركت ويليام هاميلتون به وزن ۷۰۶۱ تن و به طول ۱۳۶ متر در بندر گلاسكو در اسكاتلند ساخته شد و در روز ۴ مرداد ۱۳۴۵ به هنگام بازگشت از ايران، در سفر دريايي خود به كشور يونان در عرض جغرافيايي ۲۶ و ۲۰ درجه شمالي و طول جغرافيايي ۵۳ و ۵۴ درجه شرقي به گل نشست و هشتاد روز تلاش اورينوكو، يدك‌كش هلندي براي بيرون كشيدن اين كشتي به ثمري نرسيد. تلاش‌هاي ناموفق زيادي براي بيرون كشيدن آن انجام شد و به ناچار سرنشينان كشتي مجبور به ترك آن شدند و بار آن تخليه شد، چرا كه عمليات بيرون كشيدن كشتي از نظر اقتصادي مقرون به صرفه نبود. اطلاعات بدست آمده از شركت بيمه لويدز لندن نشان دهنده اين است كه اين كشتي در زمان به گل نشستن متعلق به كشور يونان و بنام كولااف بوده است. اين كشتي در ابتدا “شيپور امپراتور” سپس “ناتوراليست” و در سال هاي بين ۱۳۳۸ تا يكسال قبل از توقف، در مالكيت خطوط كشتيراني ايران با نام‌هاي “سيروس فارس”‌، “همدان” در تردد بوده است.

چرا این کشتی به گل نشست؟

در مورد علت به گل نشستن کشتی هیچ دلیل قاطعانه ای بیان نشده است اما روایت ها و داستان هایی در مورد آن بر سر زبان هاست که به آن ها اشاره می کنیم:

برخی بر این باورند که به علت مه آلود بودن هوا و نبودن فانوس دریایی در سواحل جزیره کیش، کشتی نتوانسته راه را پیدا کند و به گل نشسته است.

به گفته بومیان جزیره، کاپیتان های مست، کشتی را هدایت می کردند و به همین علت از مسیر اصلی خود خارج شدند. کشتی به جای توقف در یکی از بنادر نزدیک کیش به این محل آمده و در گل و لای نزدیک ساحل از حرکت ایستاده است.

در این میان نمی توان از حق بیمه زیاد کشتی نزد شرکت لویدز انگلستان نیز گذشت؛ بسیاری معتقدند که صاحبان کشتی برای گرفتن این حق بیمه به عمد کاری کرده اند که کشتی به این روز دچار شود.

در این میان یک داستان عاشقانه هم از بومیان جزیره شنیده می شود؛ آن ها می گویند که عشق ناخدای کشتی به دختری به نام مریم باعث شد تا کاری کند که کشتی در این منطقه ماندگار شود. مردم پیرزنی ساکت و تنها در جزیره را به عنوان همان مریم قصه معرفی می کنند و این داستان عاشقانه را به او نسبت می دهند.

پارک ساحلی كشتي يوناني در زميني به مساحت ۶۰ هزار متر مربع با امكاناتي چون آمفي‌تئاتر، كافه تريا، رستوران ايراني و لبناني، غرفه هاي فروش تنقلات، ايستگاه هاي كرايه اسكيت، دوچرخه و فروش محصولات ورزشي در محيط پيرامون كشتي يوناني در دست احداث مي‌باشد.

بسیاری از عکاس های حرفه ای به این ساحل می آیند و تصاویری فوق العاده به ثبت می رسانند .

کشتی سوژه ی آن ها است و دریا و غروب خورشید عکس ها را بسیار زیبا تر می کنند .

اگر علاقه مند به عکاسی هستید به این ساحل سری بزنید .

چه حس زیبایی است که به هنگام غروب در ساحل قدم بزنید .

شن های نرم زیر پاهایتان ، تابش خورشیدی که به زیر می رود اطرافتان و کشتی یونانی که محزون و تنها به شما نگاه می کند

و حضورتان باعث خشنودی اوست . آرام قدم بردارید ، آهسته حرکت کنید .

در ثانیه ها غوطه ور شوید و لذت ببرید .

کشتی یونانی در زمان فعالیت در کلاس کشتی های باری قرار داشته است .

مقدار باری که این کشتی می توانسته حمل کند برابر با ۶۶۰۱ تناژ بر روی عرشه ثبت شده است .

درازایی برابر با ۱۳۱٫۹ متر و پهنایی ۱۷٫۱ متری داشته است .

نیروی محرکه ی کشتی برابر با ۵۱۰د اسب بخار بوده و پیشرانه ی آن را ۳ سیلندر موتور بخار دریایی تشکیل می داده است .

در زمان فعالیت های این کشتی حسگر هایی مانند یافتن مسیر ( GPS ) و اکو صدایی درون کشتی تعبیه شده است .

امروزه وضعیت کشتی به گل نشسته ثبت شده و غیر قابل بازیابی به حساب می آید .

تماشاي خورشيد كه به آهستگي در پشت كشتي يوناني در آب هاي نيلگون خليج فارس غروب مي‌كند خاطره‌اي فراموش‌نشدني و جاويدان است. درخشش آخرين شعاع هاي نور خورشيد بر پهنه آسمان، طيف رنگ هاي زرد و قرمز و نارنجي و سايه روشن هاي لکه هاي ريز و درشت ابر، تابلويي چنان زيبا و خيال انگيز را در پشت کشتي يوناني پديد مي آورد که نظير آن را کمتر مي توان يافت.

کشتی یونانی جزیره کیش


مسجد شيخ لطف الله

در ضلع شرقي ميدان امام (نقش جهان) مسجدي قراردارد كه در زمان شاه عباس اول صفوي ، هنگام احداث ميدان و همراه با بناهاي اطراف آن به منظور محل عبادت و حوزه تدريس مرحوم شيخ لطف اله ، كه از علما و روحانيون بزرگ جبل عامل در لبنان بوده ، ساخته شده است . ساختمان مسجد در سال ۱۰۱۱ هـ .ق آغاز و در سال ۱۰۲۸ به پايان رسيده است . اين مسجد داراي يك شبستان زيرزميني است كه كف گنبدخانه را از سطح زمين بالاتر قرارداده است . به خاطر استفاده هاي خاص علمي ـ مذهبي از اين مسجد ، نيازي به احداث حياط و مناره نبوده است . گنبد بر روي هشت طاق جناغي قرار گرفته و لبه اين طاقها با كاشيهاي پيچ به رنگ فيروزه ، تزئين يافته است .

یکی ازشاهکارهای معماری را می‌توانید در محراب این مسجد مشاهده کنید، جایی که کاشی‌کاری‌های ظریف آن و همچنین دو لوح در داخل محراب که عبارت «عمل فقیر حقیر محتاج بر رحمت خدا محمدرضا ابن استاد حسین بنا اصفهانی» روی آن حک شده است. کتیبه‌های دیگری نیز به خط استاد علیرضا عباسی در اطراف محراب وجود دارد که روی آن‌ها روایاتی از پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق نوشته شده است. علاوه بر این روایات اشعاری نیز وجود دارند که کارشناسان بر این باور هستند که اشعار شیخ بهایی، شاعر و دانشمند دوران صفوی است. در چهار گوشه داخل مسجد آیات با خط ثلث بر زمینه لاجوردی با کاشی‌های سفید معرق نیز نوشته شده است. دیدگاه معمار برجسته‌ی جهانی لوییس ای کان در بازدیدی که از اصفهان داشته است در وصف این بنای بی‌نظیر اینچنین بوده است:

من فقط در عالم خیال و با جوهری از طلا و نقره می‌توانم چنین اثری را تصور کنم.

سطوح داخلي به ويژه محراب مسحد شيخ لطف اله از شاه كارهاي بي نظير هنر كاشي كاري هفت رنگ و معرق است. در محراب دو كتيبه وجود دارد كه عبارت ذيل بر آنها نوشته شده است : عمل فقيرحقير محتاج به رحمه خدا محمد رضا بن استاد حسين بنا اصفهاني .

اين نوشته مبين آن است كه استادان و هنرمندان و سازندگان بناهاي آن زمان در مقابل قدرت جان آفرين تسليم فرود آورده و هرگز نخوت و تكبر به وجودشان راه نيافته است .

طرح این مسجد هم زمان با اجرایی شدن نقشه‌ی چهار باغ و باغ هزار جریب ریخته شد و طی ۱۸ سال و در دوران شکوفایی معماری صفوی به بهره برداری رسید. این مسجد به دستور شاه عباس و به افتخار ورود شیخ لطف‌الله جبل عاملی ساخته شد. وی روحانی شیعه آن زمان بود و مانند شیخ بهایی، توسط شاه عباس از لبنان به ایران مهاجرت کرده بودند. به سبب آن که حکومت صفوی، یک حکومت مذهبی بود و به اسلام و خصوصا مذهب شیعه بهای زیادی می‌دادند، علمای این مذهب را نیز تکریم می‌کردند. از سوی دیگر شیخ لطف‌الله پدر زن شاه عباس هم بود. بنا به همین دلایل، درمحل زندگی شیخ این مسجد برای عبادت اهل حرم و خود شیخ بنا نهاده شد و در کنارش نیز یک مدرسه برای تدریس این دانشمند برجسته ساخته شد که امروزه آثاری از آن باقی نیست. در دوران صفویه این مسجد زیبا را با نام‌های مسجد صدر و فتح‌الله نیز می‌شناختند.

سردر معرق این مسجد تا پایان سال ۱۰۱۱ هجری قمری ساخته و پرداخته شد و احداث ساختمان و تزیینات کاشی‌کاری آن در سال ۱۰۲۸ هجری قمری به پایان رسید. از آنجایی که این مسجد نه دارای مناره و نه شبستان ورودی (حیاط) است و همچنین ورودی آن که با پله شروع می‌شود، کمی غیرطبیعی است.

از ويژگي هاي خاص اين مسجد نداشتن صحن و مناره (كه در تمامي مساجد اسلامي جزء لاينفك بنا محسوب میشود)، چرخش ۴۵ درجه اي كه از محور شمال به جنوب نسبت به محور قبله دارد، گنبد كم ارتفاع مسجد، محراب بي بديل مسجد و كتيبه هاي نفيس و طره هاي سر در كه درون گلدان مرمرين جاي گرفته اند، میتوان برشمرد. این بنا در سال ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی ایران با شماره ۱۰۵ به ثبت رسیده است.

مسجد شيخ لطف الله اصفهان


محله ایتالیایی ها در کانادا

محله ایتالیایی ها چه برای ساکنین اش و چه برای بازدیدکنندگان و توریست ها یکی از محله های دوست داشتنی شهر تورنتو است.

همزمان با آغاز قرن بیستم، شمار زیادی از ایتالیایی ها در دسته های بزرگی وارد تورنتو شده و نخست در جایی به نام وارد ساکن شدند که بین خیابان های دانشگاه و کالج قرار داشت. در دهه ۱۹۲۰، بیشتر ایتالیایی ها در غرب خیابان بتهرست و منطقه کالج-کلینتون ساکن بودند که محدوده محله ایتالیایی ها را تشکیل می داد. این مهاجران(که بیشترشان در راه آهن و در ساخت و ساز جاده مشغول به کار بودند)، در آن زمان و با قیمت هایی مناسب در کناره های دو سوی محله اقدام به خرید خانه های ادواردی(به سبک انگلیسی) کردند، برخی نیز در خیابان کالج و آن دور و بر مشغول تجارت شدند. نخستین ایستگاه رادیویی چندزبانه در کانادا که CHIN نام داشت، در سال ۱۹۶۶ و در این منطقه راه اندازی و پخش شد. این رادیو اکنون به سی زبان برنامه تولید می کند.

محله ایتالیایی ها چه برای ساکنین اش و چه برای بازدیدکنندگان و توریست ها یکی از محله های دوست داشتنی شهر است: به ویژه در ماه های گرم تر سال که خانم های سالمند ایتالیایی نشسته بر ایوان های قدیمی شان با یکدیگر گرم صحبت اند و برای گذری ها دست تکان می دهند، فضای بسیار گرم و پذیرنده ای دارد.

دیدنی های محله ایتالیایی ها

محله ایتالیایی ها به کسب و کار و رستوران های ایتالیایی اش شناخته می شود: در سرتاسر منطقه، نوشگاه و کافه های کنارخیابانی پرشماری هستند که کافه دیپلوماتیک، بار ایتالیا، نان و شیرینی ریویرا و بستنی سیسیلی از آن جمله است.

یکی از دیدنی های توریستی این محله پیاده رو مشاهیر ایتالیایی ست: ردیفی از ستاره های برنجی و گرانیتی که دربردارنده نام های افراد برجسته ایتالیایی-کانادایی است.

در بخش شمالی و در خیابان کلینتون هم سینما رویال قرار گرفته که به تازگی مرمت شده است.

خانه های ادواردی(به سبک انگلیسی) ای که پیشتر درباره اش صحبت شد، همچنان در دوسوی خیابان ها دیده می شوند که با ایوان های پیش آمده شان که به سبک معماری آن زمان بوده از جمله دیدنی های این محله به شمار می آیند.

پیاده رو مشاهیر

دانشکده مرکزی بازرگانی

کلیسای سنت ماری ماگدالن

کلیسای سنت فرانسیس

کاباره El Convento Rico

سالن-بارِ لیلی

کلوپ موزیک The Orbit Room

پارک وِلدِن

در تابستان، گشت زنی و پرسه در خیابان های پررفت و آمد آن هم سرگرمی بسیار جذابی ست که با نوای موزیکی که از کافه های کنار خیابان به گوش می رسد، با اجراهای خیابانی، فروشنده های پنیر، شراب و لباس و کافه های تا نیمه شب باز تکمیل می شود. برخی از رستوران های این محله در نوع خود از بهترین های در سطح شهر به شمار می آیند و به راستی بهترین جا برای لذت بردن از خوراک به سبک ایتالیایی در تورونتو هستند.

محدوده محله ایتالیایی ها

محله ایتالیایی ها بخشی پرطرفدار و پرکشش در همسایگی قلب مرکز شهر است. گرچه مرزبندی دقیقی ندارد اما گرداگرد جاذبه های توریستی و سرگرمی های موجود در سرتاسر خیابان کالج شکل گرفته است.

محله ایتالیایی ها در تورنتو کانادا


خانه سن گابریل مونترال

خانه سن گابریل مونترال ، موزه ای ست در شهر مونترال که در آن از تاریخ، یادگارها و صنایع دستی ساکنین نخستین(فرانسه نو) در میانه قرن هفدهم نگهداری می شود.

خانه سن گابریل مونترال ، موزه ای ست در شهر مونترال که در آن از تاریخ، یادگارها و صنایع دستی ساکنین نخستین(فرانسه نو) در میانه قرن هفدهم نگهداری می شود. این موزه زمین کشاورزی ای دارد که بیش از سیصد سال است از سوی خواهران دینی کلیسای نوتردآم مونتریال اداره شده و همچنین از سال ۲۰۰۷ به عنوان یک سایت تاریخی ملی شناخته می شود.

تاریخچه خانه سن گابریل

زمین این مزرعه در نیمه دوم قرن هفدهم به فردی به نام مارگریت ب. بخشیده شد. هدف کاربردی از این زمین گسترش مزرعه ای بود که خوراک دینداران کلیسای نوتردآم را تامین نماید. مالک جدید هم پس از چندی با خرید خانه و مزرعه ای در همسایگی ملک را گسترش داد که بعدها به نام امروزی یعنی خانه سن گابریل مونترال تغییر پیدا کرد.

این مجموعه در سالهای نخست(۱۶۶۳تا۱۶۷۳ میلادی) کاربری آموزشی هم داشته است: در این کلاسهای آمادگی به دخترانی که از کشور فرانسه به خدمت گرفته شده و به فرانسه نو (که پیشتر هم گفته شد) آورده شده بودند، برای همراهی و ازدواج با مردان مجرد پرشماری که در مهاجرنشین مستقر بودند آموزش زندگی داده می شد.

در قرن نوزدهم، همزمان با ورود مهاجرین تازه وارد، شهر هم رو به صنعتی شدن گذاشت و به سرعت گسترش پیدا کرد. از این رو بخش هایی از مزرعه برای پیشبرد ساخت و سازهای پیرامونی فروخته شد و با ساخت راه آهن و راه اندازی کانال لاشین در نزدیکی اش به سرعت رونق گرفت.

با شروع دهه ۱۹۶۰ و پس از برگزاری جشن سیصدمین سالگرد مالکیت مارگریت ب.، تصمیم گرفت تا که خانه کاربری موزه پیدا کند و از آن پس بنایی تاریخی شناخته می شود.

ها

در خانه سن گابریل مونترال، از بیش از پانزده هزار ابزار دست ساز قدیمی نگهداری می شود؛ خانه ای قرن هفدهمی و اصطبلی از قرن هجدهم که با ابزارهای درشان می توان یک فرانسه نو به سبک روستایی را دوباره از نو بنا کرد.

وسایل خانگی، تزئینات نورپردازی، لباس ها و زیورآلات دینی، مبلمان هایی از خانه ها و کلیساها، وسایل ارتباطی مانند نامه ها و کتاب ها، اشیاء دینی و تزئیناتی، ابزار بافندگی، ابزار ساخت، کشاورزی و ابزار بازرگانی از جمله موارد تاریخی و باارزشی هستند که ازشان در این سایت نگهداری می شود.

سرگرمی ها و خدمات

فعالیت ها:

سرگرمی

سرگرمی برای کودکان

کنفرانس

نمایش

تورهای خویش راهنما

تورهای به زبان انگلیسی و فرانسه

خدمات:

دسترسی رایگان به اینترنت

فروشگاه

باغ ها

اتاق های برگزاری میهمانی، جلسه و کنفرانس

پارکینگ رایگان

رستوران

بازدید از خانه سن گابریل

نشانی:

۲۱۴۶, place Dublin, Montréal, Québec, Canada, H3K 2A2

خانه سن گابریل مونترال فقط چند دقیقه تا مرکز شهر فاصله دارد و با اتومبیل به آسانی در دسترس بوده و جای پارک هم در نزدیکی فراهم است، همچنین بازدید از آن هم انفرادی و هم به صورت گروهی(با هماهنگی پیشین) امکان پذیر می باشد.

این موزه همه روزه از ساعت ۱۳ تا ۱۷ درسرتاسر سال باز است، برای دریافت آگاهی های بیشتر از زمان بازدید روزانه می توانید از تارنماهای زیر کمک بگیرید.

خانه سن گابریل مونترال

خانه سن گابریل مونترال

دره تندیس‌ها در قشم

از جنگل حرا که به سمت روستای طبل و از آنجا روبه پایین و به سمت سلخ برویم در نزدیکی‌های بام قشم به دره بزرگی می‌رسیم که به خاطر تندیس‌های بزرگش به آن دره تندیس‌ها می‌گویند. این دره مثل دره ستارگان است،اما وسعتش از دره ستارگان بیشتر است و بزرگی تندیس‌هایش آدم را خیره می‌کند. اگر در دره تندیس‌ها بایستید شاید تصورش را هم نکنید در این دشت خشک که ترک‌های گلی آن را پوشانده زمانی دریا وجود داشته و ماهی‌های زیادی در آن زندگی می‌کرده‌اند،اما وجود صدف‌هایی که کف دره را پوشانده تصویر آن دریای پر آب را برایمان زنده می‌کند. دره پر است از انواع اشکال جالب و شگفت‌انگیز که انگار هنرمندی توانا آنها را به وجود آورده و سالها مشغول تراشیدن سنگ‌ها بوده است،حال آنکه همه اینها کار باد و باران است.

دره تندیس‌ها در بخش جنوبی جنگل حرا واقع شده است. دلیل نام گذاری این دره وجود اشکال مختلف با حجم و طرح های متفاوت می باشد.

آنچه که در این منطقه دیده می‌شود، بازمانده دشت مرتفعی است که زمانی به بام قشم متصل بوده است. بالا آمدگی تدریجی جزیره موجب عقب رفتن ساحل و گسترش مساحت خشکی شده است. این دره روزگاری بستر دریا بوده و انواع ماهیها و نرمتنان و آبزیان لای این شکافها زندگی می کرده اند. سرتاسر خاک دره تندیس‌ها پر از صدفهای دوکفه ای است که از گذشته بجا مانده اند.

دره تندیس‌ها قشم از لحاظ ساختاری نسبتاً شبیه به دره ستارگان می‌باشد با این تفاوت که وسعت بیشتری داشته و تراکم پدیده در آنجا کمتراست.

غار نمکدان قشم که دومین غار بزرگ نمکی دنیا ست نیز در این دره قرار دارد.

اگر قصد سفر به این جزیره را دارید بازدید از این منطقه را از دست ندهید.

دره تندیس‌ها در قشم


منطقه ییلاقی اولسبلنگاه

منطقه ییلاقی اولسبلنگاه یکی از جاذبه‌های گردشگری استان گیلان است که در فاصله حدود ۲۵ کیلومتری شمال غرب شهرستان ماسال در مسیر راه خلخال (استان اردبیل) قرار دارد و در میان روستاهای ییلاقی ماسال، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.این منطقه ییلاقی که در ارتفاع ۱۴۸۹ متری از سطح دریاهای آزاد واقع شده، دارای چشم‌اندازهای بسیار زیبا می‌باشد و از گیاهان مرتعی پوشیده شده است. در این منطقه پرجمعیت، ساختمان‌های مسکونی زیادی با اسکلت چوبی استقرار یافته‌ و اغلب ساکنان آن از شهروندان ماسال می‌باشند که برای استراحت و گذراندن فصل گرما، به این منطقه مراجعه می‌نمایند.

روستای ییلاقی اولسبلنگاه دارای یک رستوران و هتل می‌باشد که در تمام فصول سال آماده سرویس‌دهی به گردشگران می‌باشد.در خصوص وجه تسمیه این منطقه گفته می‌شود که واژه «اولسبلنگاه» از دو بخش «اولسا» و «بلنگاه» تشکیل شده است که به معنای جایگاه بلندی است که درخت ممرز می‌روید.تنوع واحدهای اقامتی در ماسال زیاد است ، در صورتی که تمایل به رزرو هتل در شهرستان ماسال و رشت نداشته باشید می توانید از ویلاها ، مسافرخانه ها و منازل چوبی قبل روستا و داخل روستا استفاده کنید که نرخ آنها بسته به تاریخ سفرتان متغیر می باشد.

برای رفاه حال گردشگران شهرداری این منطقه امکانات رفاهی خوبی از قبیل سرویس های بهداشتی، نمازخانه، باربیکیو و مهمانپذیر ، فروشگاه مواد غذایی و رستوران های سنتی در نظر گرفته است تا در طول سفر گردشگران دچار کمبود نشوند. شرایط آب و هوایی روستای اولسبلنگاه در ماسال بسیار متعادل و با رطوبت بالا بوده که البته در طول شب خنکی هوا شاید نفس گیر شود.بیشتر مسافرانی که به ماسال می آیند برای برپایی یک پیک نیک بی نظیر در دل طبیعت به این منطقه مراجعه می کنند و در خیلی از روزهای سال شاهد حضور عکاسان ایرانی و خارجی در روستای اولسبلنگاه ماسال هستیم.

منطقه ییلاقی اولسبلنگاه در گیلان


هفت گام برای سلامت قلب و مغز

این روزها بیماری زوال عقل در بسیاری از نقاط دنیا به یکی از دلایل اصلی مرگ و میر تبدیل شده است اما اطلاعات جدیدی که توسط دانشمندان منتشر شده نشان می دهد که کاهش خطر رشد چنین مشکلی می تواند بسیار ساده باشد.

در برنامه ای که توسط برخی از بزرگترین پزشکان دنیا طراحی شده است، هفت گام برای کاهش خطر زوال عقل و بیماری های قلبی و عروقی مانند کنترل فشار خون و ورزش مرتب شناخته شده است.

هفت گام

این هفت گام پس از مورد بررسی قرار دادن نظر ۱۸۲ پزشک شناسایی شده اند. به سادگی می توان با آموزش عمومی این موارد باعث تغییر سبک زندگی افراد و افزایش سلامت جامعه شد. این هفت گام عبارتند از:

کنترل فشار خون کنترل کلسترول کاهش قند خون فعال بودن بهتر غذا خوردن کاهش وزن سیگار نکشیدن

بر اساس این برنامه آنهایی که این هفت مرحله را دنبال می کنند کمتر در خطر مشکلات شناختی قرار می گیرند و تا حدود زیادی خطر مشکلات تهدید کننده زندگی مانند حمله قلبی و سکته مغزی را کاهش می دهند. این شواهد نشان می دهد سلامت قلب و زوال عقل بیش از آنچه فکرش را می کردیم با یکدیگر در ارتباط هستند.

با گذشت زمان شریان هایی که خون را به مغز می رسانند ممکن است باریک و پیر شوند که به زوال عقل منجر می شود. خبر خوب این است که کنترل عوامل خطر – هرچه زودتر بهتر – می تواند آن شریان ها را قوی نگه دارد و برای سلامت بلند مدت مغز تغییرات زیادی را به وجود بیاورد.

همچنین تحقیقات دلایل قانع کننده ای را نشان می دهند که همین عوامل باعث بروز آترواسکلروز ( سخت شدن شریان ها، معمولا منجر به لخته شدن خون می شود ) و بیماری های نقص شناختی مانند آلزایمر نیز هستند. با دنبال کردن این برنامه نه تنها می توانید از حمله قلبی و سکته مغزی پیشگیری کنید، بلکه می توانید جلوی اختلالات شناختی را نیز بگیرید.

ذهنی سالم

به طور کلی وقتی از ذهنی سالم صحبت می کنیم منظورمان ذهنی است که بتواند توجه کند، اطلاعات را دریافت کرده و آنها را از حواسمان شناسایی و تشخیص دهد، بیاموزد و به خاطر بسپارد، ارتباط برقرار کند، مشکلاتش را حل کند و تصمیم گیری کند، از انعطاف پذیری و تنظیم احساسات حمایت کند تا مغزُ را در طول زندگی در بهترین حالت خود نگه دارد. باید از سنین پایین مراقبت از خود را شروع کنید.

تحقیقات مربوط به «چگونه راه کارهای سالم نگه داشتن قلب می تواند روی ذهن و پیشگیری از بیماری های مربوط به آن تاثیر داشته باشد» هنوز کامل نیست اما چشم اندازی امیدوار کننده دارد. در طول زمان به این نتیجه رسیدیم همان عواملی که موجب سکته مغزی می شوند مشکلاتی نظیر آلزایمر را نیز به بار می آورند.

می دانیم بسیاری از کارهایی که مردم می توانند انجام دهند تا سلامت فیزیکی خود را بهبود ببخشند روی مغزشان نیز تاثیر مثبت دارد. هیچ وقت برای پیگیری یک سبک زندگی سالم دیر نیست.

نویسنده: جنی کوک

منبع:

netdoctor

هفت گام برای سلامت قلب و مغز

هفت گام برای سلامت قلب و مغز

اکوادور – سفر به ساحل اقانوس آرام: در جستجوی نهنگ ها

ساعت ۷ صبح جلوی دفتر آژانس گردشگری بودیم که فقط چند متر با هتل ما فاصله داشت. همسفرهای دیگرمان هم آنجا بودند؛ دو دختر آلمانی، یک زوج اکوادوری و یک پسر جوان آمریکایی. جلیقه های نجات را بین ما تقسیم کردند و به سمت قایق حرکت کردیم. قایق نو و جادار بود. معمولا تعداد بیشتری را با این قایق ها به دریا می برند ولی خب این بار با گرفتن پول بیشتر، تعداد کمترِ مسافر را قبول کرده بودند.

قبل از حرکت، یکی از دخترهای آلمانی از من پرسید قرص ضد تهوع خورده ام یا نه. من که اصلا به این مساله فکر نکرده بودم جواب منفی دادم. او قرص اضافی همراه داشت، یکی به من و یکی هم به همسرم داد. قایق روشن شد و با سرعت زیاد به دل دریا زد. با خودم فکر کردم اصلا نیازی هم به قرص ضد تهوع نداشتم.

شاید نزدیک یک ساعت و نیم با سرعت در حال حرکت بودیم که قایق سرعتش را کم کرد. بعد هم کلا موتور قایق خاموش شد. قایقران و دستیارش به ما گفتند که از دور چند نهنگ را در اینجا دیده اند. همه ما از جا بلند شدیم و به دریا خیره شدیم تا شاید چیزی ببینیم؛ هر کس از یک طرف. گاهی یک نفر فریاد می زد که نهنگی را دیده است. اما به محض اینکه ما می خواستیم به سمت او برویم دیگر چیزی دیده نمی شد.

در همین لحظات که همه با شور و هیجان به دنبال نهنگ ها می گشتند، یکی از هیجان انگیزترین لحظات عمر من رقم خورد. لبه قایق ایستاده بودم و به آب نگاه می کردم که یک لحظه صدایی توجهم را به پایین قایق جلب کرد. باور نکردنی بود. در فاصله یک متری من در پایین قایق، قسمتی از بدن یک موجود بزرگ و غول پیکر از آب بیرون زده بود. آنقدر آن نهنگ اُبهت داشت و آنقدر به من نزدیک بود که از ترس قلبم تند تند می زد. فریاد زدم و نهنگ را به همسرم نشان دادم. او که با یک دست در حال فیلم گرفتن بود با دست دیگر من را از لبه قایق دور کرد و به عقب کشید. چند ثانیه بعد نهنگ با یک خیز خودش را به چندین متر آن طرف تر رساند و از ما دور شد.

آنقدر این صحنه هیجان انگیز بود که تا چندین دقیقه بعد هم ضربان قلبم تند می زد. واقعیت این بود که دیدن فیلم های سینمایی درباره نهنگ ها، ذهنیت من را درباره آنها کمی منفی کرده بود و از حمله آنها به قایقمان می ترسیدم. اما بعد از اینکه دیدم آن نهنگ آرام از زیر قایق ما رد شد بدون اینکه صدمه ای یا حتی ضربه کوچکی به آن بزند، ادامه سفر دریایی آن روز برایم راحت تر شد.

بعد از کمتر نیم ساعت توقف، قایق دوباره به راه افتاد. باز هم با سرعت به سمت اقیانوس پیش رفتیم تا شاید این بار شانس دیدن نهنگ های بیشتری را داشته باشیم. بعد از طی کردن مسافت زیاد دوباره قایق نگه داشت. به جایی رسیده بودیم که تعداد زیادی نهنگ در اطرافمان بودند. به هر طرف که نگاه می کردیم می توانستیم چند نهنگ را ببینیم که قسمتی از بدنشان از آب بیرون آمده بود. این بار کمتر از دفعه قبل از دیدن نهنگ ها می ترسیدم، شاید چون آنها را از فاصله نسبتا بیشتری می دیدم و احساس امنیت داشتم.

همه همسفرهایمان به هیجان آمده بودند و با دوربین هایشان این لحظه های زیبا را ثبت می کردند. بعضی از نهنگ ها بیشتر از آب بیرون می پریدند و گاهی هم از بالای سرشان آب به بیرون فوران می کردند؛ صحنه ای که همه را به ذوق می آورد. هر چه بیشتر از توقف مان در آنجا می گذشت نهنگ های بیشتری نمایان می شدند. البته من نتوانستم از همه آن لحظات لذت ببرم. با وجود خوردن قرص ضد تهوع، تکان های زیاد قایقِ خاموش روی اقیانوس، کار خودش را کرد. بعد از چند دقیقه تقریبا بی حال روی صندلی افتادم و دیگر چیزی متوجه نشدم تا وقتی که دوباره قایق به حرکت در آمد و آن تکان های آزار دهنده تمام شدند.

دیگر به آنچه می خواستیم رسیده بودیم. همه توانسته بودند تا دلشان می خواست، نهنگ ببینند و عکس و فیلم بگیرند. راه برگشت به سمت ساحل را پیش گرفتیم. در میانه راه اما یک تفریح دیگر هم برایمان در نظر گرفته شده بود. به یک جزیره مرجانی کوچک رسیدیم. قایق نزدیک آن توقف کرد. تعداد زیادی پرنده های زیبا، روی صخره های کنار آب نشسته بودند. ترکیب جزیره سنگی با پرنده هایی که بر فراز آن پرواز می کردند و آنهایی که در دامانش آرام گرفته بودند، در انحصار اقیانوس بی کران و آسمان بی نهایت آبی، یکی از نقاشی های زیبای طبیعت را رقم زده بود.

البته اینها فقط قسمتی از زیبایی های آن صحنه بود که می توانستیم ببینیم. قایقران و همکارش چند ماسک غواصی برایمان آوردند. پیشنهاد دادند هر کس تمایل دارد وارد آب شود و با این ماسک ها، ماهی های زیر آب را تماشا کند. از بین ما فقط دو دختر خانم آلمانی و همسر من داوطلب انجام این کار شدند و بقیه از این لذت صرف نظر کردند. همسرم هنوز هم از آن تجربه، با اشتیاق یاد می کند و می گوید یکی از زیباترین صحنه های زندگی اش را در زیر آب های شفاف اقیانوس دیده است. آب های آن منطقه برای غواصی مناسب هستند و تورهای گردشگری معمولا دوره های آموزش غواصی را هم برای توریست ها برگزار می کنند.

بعد از توقف نیم ساعته در کنار جزیره مرجانی، تقریبا پرونده سفر ما بسته شد و بدون توقف به ساحل پوئرتو لوپز برگشتیم. حسابی خسته و گرسنه بودیم و من بی حالی ناشی از دریازدگی را هم هنوز در بدن داشتم. اما احساس فوق العاده ای بر همه این خستگی ها غلبه می کرد. آن سفر برای همیشه، با همه جزئیاتِ زیبا و تکرار نشدنی اش در خاطرم ثبت شد.

اکوادور – سفر به ساحل اقانوس آرام: در جستجوی نهنگ ها

اکوادور – سفر به ساحل اقانوس آرام: در جستجوی نهنگ ها

123